کاربرد be used to، used to و get used to در زبان انگلیسی
فعل used to یک فعل معین است و ما فقط از آن در زمان گذشته برای توصیف استفاده می کنیم:
در این مقاله می خواهیم ساختار و کاربرد گرامرهای Used to ،Be used to و Get used to را به شما توضیح بدهیم. تمامی این ها به معنای عادت داشتن است و می تواند در زمان گذشته، حال و آینده استفاده شده و یا به ایجاد عادت و دستوری برای ساخت آن اشاره کند. به جدول زیر دقت کنید.
حال کامل استمراری
(۱) عادات یا اعمال گذشته
در گذشته بارها اتفاق افتاده است (نه فقط یک بار)، و الان هم همینطور نیست.
- I used to play tennis. (but I don’t now)
من قبلا تنیس بازی می کردم (اما الان نه).
- .I didn’t use to go to the gym (but I do now)
من قبلاً به باشگاه نمی رفتم (اما اکنون می روم).
۲_ حالت یا موقعیت گذشته
برای مدتی در گذشته همین حالت یا وضعیت وجود داشت، اما اکنون اینطور نیست.
- I used to live in Japan (but I don’t now).
من قبلا در ژاپن زندگی می کردم (اما الان نیستم).
- I didn’t use to live in Germany (but I do now).
من قبلاً در آلمان زندگی نمی کردم (اما اکنون زندگی می کنم).
فرم این است:
مصدر +use(d) to
در اینجا نمونه هایی از شکل مثبت (مثبت)، شکل منفی و فرم سوال با استفاده از فعل ‘live’ آورده شده است.
I used to | We used to |
You used to | You used to |
She used to | They used to |
I used to live in New Zealand
من قبلاً در نیوزلند زندگی می کردم.
He used to deliver newspapers papers but he owns the shop now
او قبلاً کاغذهای روزنامه می فرستاد اما اکنون صاحب مغازه است.
Nancy and Bill used to live in California
نانسی و بیل قبلاً در کالیفرنیا زندگی می کردند.
دو شکل برای منفی وجود دارد:
did not/didn’t use to.
We didn’t use to have central heating when I was a child
وقتی من بچه بودم از گرمایش مرکزی استفاده نمی کردیم.
Alan didn’t use to like children, but it’s different now he has his own
آلن قبلا بچه ها را دوست نداشت، اما حالا او بچه های خودش را دارد فرق می کند.
used not/usedn’t to
.I used not to be able to watch myself on TV at all
من اصلا نمیتونستم خودم رو از تلویزیون ببینم.
.We used not to worry much about money
.قبلا زیاد نگران پول نبودیم.
.Things usedn’t to be so bad
قبلا اوضاع خیلی بد نبود.
دو شکل برای سوال وجود دارد:
:did + subject + use to + base form
?…..did he use to
.Did they use to visit you often? – Well, Mary used to
آیا آنها اغلب به شما مراجعه می کردند؟ – خب مریم عادت داشت
used + subject + to + base form
e.g. used he to… ?
?Used he to play the guitar
از او برای نواختن گیتار استفاده کرد؟
در سؤالات، فرم با did تقریباً همیشه ترجیح داده می شود.
کاربرد be used to
به معنی عادت داشتن است.
اگر به کاری عادت کرده اید، اغلب آن را انجام داده اید یا تجربه کرده اید. پس اینکار برای شما عجیب، جدید یا دشوار نیست.
این عبارت فعلی به شرایطی قدیمی اشاره دارد که از بس فردی با آن درگیر بوده دیگر کاملا به آن عادت کرده است. بنابراین این عبارت به معنای “عادت داشتن” است.
My parents are used to driving long hours to work every day.
(پدر و مادرم به رانندگی کردن طولانی مدت هر روزه تا سر کارشان عادت دارند. )
نکته: گفتنی است که می توان به جای be used to از اصطلاح دیگری یعنی be accustomed to نیز استفاده کرد بدون اینکه هیچ تغییر معنایی ایجاد شود. بنابراین جمله بالا را می توان به شکل پایین نیز بازنویسی کرد.
My parents are accustomed to driving long hours to work every day.
ساختار Be used to + noun phrase or verb (-ing form)
.We can also say be used to someone
میتوانیم به کسی هم بگوییم عادت داشته باشید.
I am used to living alone.
.من به تنها زندگی کردن عادت دارم
She was used to living alone.
.او به تنها زندگی کردن عادت کرده بود
You are used to living alone.
.شما به تنها زندگی کردن عادت کرده اید
I am used to getting up early in the morning. I don’t mind it
من عادت دارم صبح زود بیدار شوم. برام مهم نیست
He didn’t complain about the neighbor’s loud party – he was used to the noise
او از مهمانی پر سر و صدا همسایه ها شکایت نکرد – او به سر و صدا عادت کرده بود.
I don’t think Tom’s strange – I’m used to him
به نظر من تام عجیب نیست – من به او عادت کرده ام.
منفی : be not used to
اگر بخواهیم آن را منفی کنیم طبق معمول فعل To be آن منفی می شود:
Subject + Be not used to + Noun (Gerund) + complement
.I am not used to living alone
من عادت ندارم تنها زندگی کنم.
She wasn’t used to living alone
او به تنها زندگی کردن عادت نداشت.
You aren’t used to living alone
شما به تنها زندگی کردن عادت ندارید.
I don’t understand him: I’m not used to his accent yet
من او را درک نمی کنم: هنوز به لهجه او عادت نکرده ام.
سوالی کردن be used to
در شکل سوالی، فعل To be به ابتدای جمله می رود:
Be + Subject + used to + Noun (Gerund) + complement
Am I used to living alone
من عادت ندارم تنها زندگی کنم.
Was she used to living alone
او به تنها زندگی کردن عادت نداشت.
شما به تنها زندگی کردن عادت ندارید
Are you used to living alone
کاربردهای get used to
به معنی عادت کردن است.
در عوض get used to به پروسه “عادت کردن” به چیزی اشاره دارد. اینکه به مرور زمان فرد به چیزی عادت می کند و دیگر برایش جدید و غافلگیر کننده نیست.
He’s getting used to hearing his next door couple fighting all day that sometimes it’s like he can’t hear anything at all.
(او به حدی دارد به دعوا کردن زوج همسایه بغلی عادت می کند که گاهی انگار اصلا چیزی نمی شنود. )
به سراغ Concept یا کاربرد گرامر Get used to میرویم. این ساختار در کجا استفاده میشود؟ درست مثل Be used to که شخص در آن میگفت این مسئله برای من چیز جدیدی نیست و حالا من این عادت را پیدا کرده ام (در واقع حالا تبدیل به Present habit من شده است)، Get used to برای ایجاد آن عادت ها و شرایط استفاده میشود یعنی: Something is in the process of becoming normal
زمانی که چیزی در حال عادی شدن است، از Get used to استفاده میکنیم. برای مثال:
I got used to living in Canada in spite of the cold weather.
علی رغم هوای سرد، من به زندگی کردن در کانادا عادت کردم. (یعنی این عادت را ساختم)
If you get used to something, you become accustomed to it; it is no longer unusual or strange
اگر به چیزی عادت کنید، به آن عادت می کنید. دیگر غیرعادی یا عجیب نیست.
Get used to is the process of becoming used to something
عادت کردن فرآیند عادت کردن به چیزی است.
I got used to his Scottish accent after a while
بعد از مدتی به لهجه اسکاتلندی او عادت کردم.
I got used to waking up early in the morning
به صبح زود بیدار شدن عادت کردم.
After a while he didn’t mind the noise in the office; he got used to it
پس از مدتی، او به سر و صدا در دفتر اهمیتی نداد. او به آن عادت کرد.
نکته مهم: آن ها را با used to اشتباه نگیرید
حواستان جمع باشد که فعل used to به عادت های تکرار زمان گذشته اشاره می کند و نه چیزی که در زمان حال به آن عادت دارید یا عادت می کنید. بنابراین آن ها را با هم اشتباه نگیرید.
I used to go mountain climbing every weekend before the pandemic started.
(قبل از اینکه پندمیک شروع شود هر آخر هفته می رفتم کوه نوردی.)
جمع بندی و نتیجه گیری
گرامر used to یکی از پرکاربردترین نوع گرامر ها در سطوح متوسط تا سطوح پیشرفته است شما با مطالعه و تمرین این گرامر به خوبی آن مسلط میشوید و در مکالمات روزمره به راحتی آب خوردن از ان استفاده کنید.