آموزش گرامر

آموزش کاربرد ها و تفاوت های quite, rather, pretty, fairly در زبان انگلیسی

در این مقاله قصد داریم به آموزش گرامر fairly, quite, rather و pretty بپردازیم. آیا تا به امروز به جملاتی مانند It’s pretty good و She’s quite pretty برخورده‌اید؟
احتمالا با دیدن این دو جمله برای شما سوال ایجاد شود که تفاوت‌شان در چیست؟ در ادامه پاسخ سوال خود را خواهید یافت اما پیش از آن بهتر است با چهار کلمه آشنا شوید.

از کلمات Fairly, rather, quite و pretty می‌توان برای تعیین کیفیت در جملات استفاده کرد. این کلمات در کنار صفت‌ها یا قیدها قرار می‌گیرند تا درجه کیفیت آن‌ها را زیاد کنند؛ به بیان ساده‌تر این کلمات معنای قید یا صفت را قوی‌تر یا شدیدتر می کنند.

گرامر fairly quite rather pretty
قابل استفاده با انواع صفت‌ها و قیدها است.
کلمات Fairly, rather, quite و pretty معنایی کمتر از VERY و بیشتر از A LITTLE دارند.
ضعیف‌ترین مورد بین این چهار کلمه، Fairly است.
قوی‌ترین‌ها Pretty و rather هستند که تقریبا معنای یکسانی داشته اما Pretty در مکالمات روزمره کاربرد بیشتری دارد.

تفاوت اصلی آن ها در درجه شدتی است که به آن اشاره دارند. در حقیقت بعضی از آن ها حس قوی تر به صفت یا قید موردنظر اضافه می کنند. در لیستی که در بالا می بینید این کلمات براساس درجه قوی بودنشان ردیف شده اند.

اگر می خواهید به این اشاره کنید که فردی یا چیزی کیفیتی را تا حد زیادی داراست به سراغ very و really بروید.

I am very disappointed to see you’ve failed your exam.
خیلی ناامید هستم که می بینم در امتحانت رد شده ای.

It was really fortunate that we got to meet each other here
خیلی خوش شانسی بزرگی بود که توانستیم در اینجا یک دیگر را ببینیم.

هر چهار صفت به معنای «تا حد زیادی»، «نسبتا زیاد» می دهد. در واقع معنی دقیق آنها «نه خیلی زیاد و نه خیلی کم» است. در فارسی «نسبتا»، «تا حد زیادی» و «خیلی» ترجمه می شود.

It’s quite cold. It’s pretty cold. It’s rather cold. It’s fairly cold.
نسبتا سرد است.

دو صفت quite و pretty تقریبا کاملا مشابه هستند:

I’m surprised you haven’t heard of her. She’s quite famous (or pretty) famous.

تعجب می کنم اسم او را نشنیده ای. او نسبتا (یا خیلی) مشهور است (نه خیلی کم و نه خیلی زیاد).

کلمه ی pretty نسبتا غیررسمی است و بیشتر در مکالمه ها استفاده می شود:

Sarah has a pretty good job.

سارا کار نسبتا خوبی دارد.

مثال در جمله:

It’s fairly warm tonight
امشب هوا نسبتا گرم است

The hike is pretty easy
پیاده روی بسیار آسان است.

This is a pretty good cake
این یک کیک بسیار خوب است.

QUITE و PRETTY از نظر معنی بسیار شبیه هستند. با این حال PRETTY عمدتا در زبان انگلیسی غیررسمی گفتاری استفاده می شود.

QUITE قبل از A/AN، PRETTY بعد از آن:

در درجه بعدی کلمه quite قرار می گیرد. زمانی که بخواهیم بگوییم کیفیت موردنظر تا حد قابل توجهی در چیزی وجود دارد از آن استفاده می کنیم. این کلمه به اندازه very یا really قوی نیست.

I’m quite pleased to see that the project is growing so fast.
واقعا خوش حالم که می بینم پروژه به سرعت رشد پیدا می کند.

This cakes tastes quite good.
این کیک واقعا مزه خوبی دارد.

در مرحله بعدی pretty و fairly هستند که به معنای “به نسبت خیلی زیاد” مورد استفاده قرار می گیرند.

Your dress is pretty nice, but I think you could go for a brighter color.

لباس به نسبت خوب است ولی فکر می کنم یک رنگ روشن بهتر باشد.

I’m fairly sure he won’t be coming.

معلوم است که سر و کله اش پیدا نمی شود.

She’s quite a good chef
او یک سرآشپز خوب است!
یا
She’s a pretty good chef
او یک سرآشپز خوب است

It was quite a tasty meal.
خیلی غذای خوشمزه ای بود
یا
It was a pretty tasty meal
یا
یه غذای خیلی خوشمزه بود

 از QUITE (اما نه PRETTY) اسم (بدون صفت) + Quite + a/an

 

I thought that the cake was going to be good! It was quite a disappointment
فکر کردم کیک خوب میشه! این کاملا ناامید کننده بود.

Quite a lot (of):

There were quite a lot of people at the restaurant
جمعیت بسیار زیادی در رستوران حضور داشتند.

How many people were there? – Quite a lot
چند نفر بودند؟ – خیلی زیاد.

Quite + verb (especially LIKE and ENJOY)

I quite like tennis, but I prefer football
من کاملا تنیس را دوست دارم، اما فوتبال را ترجیح می دهم.

RATHER

rather شبیه QUITE و PRETTY است. RATHER اغلب برای ایده های منفی استفاده می شود.

The weather isn’t so good. It’s rather cloudy.
هوا خیلی خوب نیست. نسبتا ابری است.

Paul is rather shy. He doesn’t talk very much.
پل نسبتا خجالتی است. او زیاد حرف نمی زند.

QUITE و PRETTY نیز در این مثال ها امکان پذیر است.

I don’t like this meal, it’s rather salty
من این غذا را دوست ندارم، این غذا نسبتاً شور است.

She doesn’t like going out, she’s rather shy
او بیرون رفتن را دوست ندارد، او خجالتی است.

هنگامی که ما از RATHER برای ایده های مثبت استفاده می کنیم، به این معنی است که غیرمعمول یا شگفت انگیز است:

These mangos are rather tasty! Where did you get them
این انبه ها نسبتاً خوشمزه هستند! از کجا گرفتیشون؟

استفاده ازFAIRLY

FAIRLY به اندازه QUITE، RATHER یا PRETTY قوی نیست. برای مثال، اگر یک وعده غذایی  fairly good «نسبتاً خوب» است، به این معنی است که خیلی خوب نیست و می‌تواند بهتر باشد:

It was a fairly nice day, but there was a bit of rain
روز نسبتا خوبی بود، اما کمی باران آمد.

(Fairly nice = it could have been better)
(نسبتا خوب = می توانست بهتر باشد)

Our house is fairly big
خانه ما نسبتا بزرگ است.

(Fairly big = it’s not big, but almost)
(بسیار بزرگ = بزرگ نیست، اما تقریباً)

کلمه ی fairly کمی ملایم تر از بقیه است:

My room is fairly big, but I’d prefer a bigger one.
اتاقم نسبتا بزرگ است، ولی من یک اتاق بزرگتر را ترجیح می دهم.

 

استفاده از QUITE

نکته: به طور خاص quite معنی کاملا هم می دهد:

She was quite different from what I expected.
او کاملا متفاوت از آنچه بود انتظار داشتم.

Everything they said was quite true.
همه ی چیزهایی که آنها می گفتند کاملا درست بود.

They haven’t quite finished eating yet.
هنوز کاملا غذایشان را تمام نکرده اند.

Are you sure
مطمئنی؟

Yes, quite sure
بله، کاملا مطمئنم.

QUITE می تواند به طور کامل با این صفت ها معنی شود:
amazing                      شگفت انگیز
certain                         مسلم
clear                            واضح
different                     متفاوت
extraordinary              فوق العاده
impossible                  غیرممکن
incredible                    باور نکردنی
obvious                        بدیهی
right                            درست
safe                              مطمئن ـ امن
sure                              مطمئن
true                              درست
unnecessary                غیر ضروری
wrong                          اشتباه

Are you sure? – Yes, quite sure
مطمئنی؟ – بله، کاملاً مطمئنم.

It was quite clear what the problem was
کاملا مشخص بود که مشکل از کجاست.

I find baking cakes quite impossible
به نظر من پخت کیک کاملا غیرممکن است.

QUITE همچنین می تواند با برخی از افعال کاملاً به معنای کامل باشد. مثلا:

I quite agree with you.
من کاملا با شما موافقم
(I completely agree with you.)
(من کاملا با تو موافق هستم.)

quite a lot = تعداد خیلی زیادی

quite a few = تعداد نسبتا زیادی

مثال ها:
I thought it was quite good.
فکر کردم خیلی خوب باشد.

Sounds like quite a story.
به نظر می رسد داستان جالبی باشد.

Grapefruit’s quite sour.
گریپ فروت نسبتا ترش است.

The style’s quite formal.
سبک آن کامل رسمی است.

Don’t press quite so hard.
اینقدر محکم فشار نده.

NOT QUITE یعنی نه به طور کامل:

I haven’t quite finished the book
من هنوز کتاب را تمام نکرده ام

I don’t quite understand what you mean
من دقیقاً منظور شما را متوجه نمی شوم.

I’m not quite ready, give me five minutes
من کاملاً آماده نیستم، پنج دقیقه به من فرصت دهید.

Fairly  ضعیف ترین این قیدها است. ما fairly قبل از یک صفت یا قید دیگر استفاده می کنیم:

Jack plays golf fairly well, considering he just started playing last year
جک گلف را نسبتاً خوب بازی می کند، با توجه به اینکه او به تازگی بازی را از سال گذشته شروع کرده است.

Jenny’s French is fairly good. I’m sure she’ll have no trouble during her business trip to Paris.
فرانسوی جنی نسبتا خوب است. من مطمئن هستم که او در سفر کاری خود به پاریس هیچ مشکلی نخواهد داشت.

Quite کمی قوی تر از Fairly  است، و همچنین می تواند قبل از افعال و اسم ها استفاده شود. استفاده Quite قبل از یک فعل یا اسم در انگلیسی بریتانیایی بیشتر از انگلیسی آمریکایی رایج است.

I was quite tired last night so I went straight to bed
دیشب خیلی خسته بودم و مستقیم به رختخواب رفتم.

Paul knows football quite well, so if you want to know the rules, just ask him
پل فوتبال را کاملاً خوب می داند، بنابراین اگر می خواهید قوانین را بدانید، فقط از او بپرسید.

I quite like spending time with Jenny. She’s a very interesting person
من خیلی دوست دارم با جنی وقت بگذرانم. او یک فرد بسیار جالب است.

It’s quite a shame that they only stayed in NYC for four nights. That’s not a lot of time to see everything.
جای تاسف است که آنها فقط چهار شب در نیویورک ماندند. زمان زیادی برای دیدن همه چیز نیست.

Pretty و rather هر دو قوی تر از quite هستند و تقریباً در یک سطح با یکدیگر هستند. Rather رسمی تر و pretty غیر رسمی است.  می تواند قبل از افعال و اسم ها استفاده شود و این کاربرد در انگلیسی بریتانیایی بیشتر از انگلیسی آمریکایی رایج است.

That musical was rather boring. I wouldn’t see it if I were you.
آن موزیکال نسبتاً خسته کننده بود. من اگر جای تو بودم آن را نمی دیدم.

The food in that restaurant was good, but it was rather expensive
غذای آن رستوران خوب بود اما نسبتاً گران بود.

I rather like going to classical concerts.
من ترجیح می دهم به کنسرت های کلاسیک بروم.

Not seeing Jane when she came to NYC was rather a disappointment.
ندیدن جین زمانی که به نیویورک آمد باعث ناامیدی او شد.

Pretty فقط قبل از یک صفت یا قید دیگر استفاده می شود. که با rather یکسان است، اما دوباره، pretty غیر رسمی است.

That musical was pretty boring. I wouldn’t see it if I were you
اون موزیکال خیلی خسته کننده بود من اگر جای تو بودم آن را نمی دیدم.

The food in that restaurant was good, but it was pretty expensive
غذای آن رستوران خوب بود، اما بسیار گران بود.

The view from the top of that building is pretty nice.
منظره بالای آن ساختمان بسیار زیباست.

جمع بندی و نتیجه گیری

Rather رسمی تر است و بیشتر در زبان انگلیسی بریتانیایی به کار می رود.
Pretty در این معنا در زبان انگلیسی آمریکایی رایج تر است و بیشتر هم در گفتار به کار می رود:
به یک تفاوت دستوری نیز باید توجه داشت . اگر an / a در جمله باشد، باید گفت:
.It’s a fairly / rather / pretty long read
راهی است نسبتاً طولانی.
یعنی an / a قبل از این کلمات قرار می گیرد.
ولی مورد quite استثنا است و باید گفت :
It’s quite a long road.
یعنی an / a بعد از quite می آید.
تنها قید rather است که در زبان انگلیسی می تواند با صورت های تفضیلی یا با کلمه ی too به کار رود.
هنگام مقایسه ی دو شخص یا دو شیء به زبان انگلیسی نمی توان صفت rather را قبل از حرف than به کار برد ؛ پس هر چند درست است که بگوییم :
Books are more interesting rather than TV.
کتاب از تلویزیون جذاب تر است.

سوالات زبان انگلیسی خود را در بخش کامنت این مطلب مطرح کنید و تا آهرچه سریعتر جواب آن را دریافت کنید.

 

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا